مصاحبه دکتر علی رضاییان
جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۳۵ ق.ظ
به نظر شما علوم انسانی چه اهمیتی نسبت به دیگر شاخههای علم دارد که پرداختن به آن ضرورت خاص داشته باشد؟
علومانسانی و اجتماعی، چون علوم اجتماعی هم جزء علوم انسانی شمرده میشود، شالودة علوم است. علومانسانی هم شالودهای است که سایر علوم اگر بر این مبنا – یعنی ملاحظاتی که یافتههای علومانسانی دارد- فعالیتهایشان را انجام ندهند، به نتایج خوبی نمیرسند.
البته زندگی مبتنی بر دستاوردهای تکنولوژیکی، نتایج خوبی را هم برای بشر به همراه داشته است. درحالیکه اگر بسترسازیهای لازم انجام میشد، این امکان وجود داشت که پیشرفتهایی که در سایر علوم حاصل شده، در راستای سعادت انسان قرار گیرد. عدم توجه به یافتههای این دسته از علوم و در راستای هم قرار نگرفتنِ آنها، باعث شده است که این آثار منفی در زمینه انسانی به وجود آید.
آیا اصطلاح «علومانسانی در جهت صلاح» همان علوم انسانیِ اسلامی است؟
علوم انسانی که میگوییم، اسلامی در آن مستتر است؛ منتها اینکه قید میشود، بهخاطر تأکید است. اگر هدف همه تلاشهای بشر در حوزههای مختلف علوم مشخص نشود و جهتِ آن در جهتِ رفاه و رستگاری بشر قرار نگیرد، این علوم جهتهایی پیدا میکنند که همه مخرب هستند، مثل آن چیزی که الآن در غرب مشاهده میشود.
علوم انسانی اسلامی هم میتواند هدف را مشخص کند و هم چگونگی رسیدن به هدف را. اساسا برتری انسان نسبت به سایر موجودات این است که هم در تعیین هدف و هم در راه رسیدن به هدف مختار است. بنابراین اگر هدف این علوم و شیوة رسیدن به هدف را مشخص نکنیم، آن نکات منفی به دنبالش میآید.
وضعیت فعلی علوم انسانی در کشور ما چگونه است؟
درمورد علومانسانی در ایران باید گفت که اگر علوماسلامی را در نظر بگیریم، قبل از انقلاب با بعد از انقلاب، تفاوتهای بنیادی پیدا کرده است. اگر بخواهیم یک روند تاریخی را در نظر بگیریم، بههرحال ارزشها حاکم است.
اما باید توجه کرد که چون یافتههای علوم تجربی ملموس است، استقبال از آن علوم بیشتر است و سرمایهگذاریها بیشتر در آنجا انجام میشود. چون نتایج علومانسانی در بلندمدت مشخص میشود، آن توجهی که لازم بوده به آن نشده است. اگر روند سرمایهگذاریهایی که صورت گرفته و توجهاتی که در سایر ابعاد به این علوم شده را ببینیم، متوجه میشویم که علوم انسانی یک مقدار در حاشیه قرار گرفته است و بهایی که باید به این علوم داده میشده، داده نشده چون نتایجش ملموس نبوده است. مثلاً شما بخواهید سرمایهگذاری در آموزش و پرورش کنید، این یک سرمایهگذاری بلندمدت است و کوتاه مدت نیست. ولی آنجایی که اثربخشی سرمایهگذاریها در کوتاهمدت است، تمایل عموم بیشتر به سمت آنهاست.
چگونه میتوان این وضعیت را تغییر داد؟
این امر باید در انتخابهای راهبردی در هنگام تصمیمگیریهای استراتژیک انجام شود. یعنی آنهایی که تصمیمگیرنده هستند، باید به نتایج تصمیماتشان توجه داشته باشند که یک انتخاب استراتژیک که انجام میدهند، چه نتایجی را در آینده برای اجتماع میتواند داشته باشد. یعنی انتخابها و تصمیمگیریهای ما، آن جهتگیریهای کلی را میتواند تعیین کند.
با توجه به مطالبی که فرمودید، وضعیت رشته تخصصی شما و میزان توجه به آن چگونه است؟
علم مدیریت نسبت به سایر علوم در دنیا، علمی جدید است و در ایران هم بهتبع دنیا به همین صورت است. این علم قبل از انقلاب اصلاً جایگاهی نداشت و کسی که بقالی را اداره میکرد، وزارتخانه را هم اداره میکرد. اکنون که چند سالی از انقلاب گذشته است، مسئولین متوجه شدهاند که این کار نیازمند دانش است.
به همین جهت، کمکم توجه به رشته مدیریت بیشتر میشود. ولی چیزی که اهمیت دارد، این است که بعضیها ممکن است سوءاستفاده کنند و بهرهبرداری مخفی انجام دهند. ولی به نظر من، رشته مدیریت بهتدریج دارد جایگاه خود را پیدا میکند. یعنی با تخصصیتر شدن و توجه ویژه به این احساس که نیاز به این مهارت و دانش وجود دارد، و مهارت هم باید تخصصی باشد. یک نفر با دانش عمومی نمیتواند همه کارها را انجام دهد؛ در کل، روند در جهتِ بهبود است.
آیا آنچه اکنون در دانشگاهها تدریس میشود، این قابلیت را دارد که پاسخگوی نیازهای جامعه باشد؟
بله آن چیزی که الآن تدریس میشود، برابر با یافتههای روز دنیاست و خیلی از لحاظ روشها و دانش فاصله وجود ندارد. عمده ضعف موجود، در روش تحقیقهاست. یعنی متدولوژیهای مختلفی برای هرکدام از تخصصهای رشته مدیریت وجود دارد و ما در روشهای تحقیق، یکسری ضعف داریم. ما اگر در علوم انسانی در متدولوژی سرمایهگذاری کنیم، باعث میشود اهمیت و جایگاه و یافتههایش دقیقتر شود و برای مردم هم ملموستر باشد.
همانطورکه مستحضرید، جشنواره بینالمللی فارابی برای بررسی آثار علومانسانی و اسلامی ایجاد شده است. این جشنواره چه اهمیتی دارد و چه کارکردی میتواند داشته باشد؟
اهمیت جشنواره به این دلیل است که وقتی از کسی که بهصورت روشمند دستاوردی را ارائه میکند تقدیر میکنیم، به علم و عالم اهمیت دادهایم و هرچقدر از علم و عالم تقدیر کنیم، به رشد علم بها دادهایم. این باعث میشود افرادی که در این حوزه تلاش میکنند، بفهمند که جهتگیریشان چه باید باشد. در واقع ما بهطور ملموس، به افراد پیام میدهیم که جهتگیریشان را چطور انتخاب کنند. وقتی ما برای یک کار علمی خیلی ارزش قائل نمیشویم، آن افراد این پیام را میگیرند.
این اثراتی که فرمودید در بلندمدت بود. آیا جشنواره در کوتاهمدت هم تأثیری دارد؟
طبیعی است؛ وقتی افراد میبینند به چه نوع کارهایی از نظر کیفیت بها داده میشود، کارهای خود را اصلاح میکنند. وقتی هم جهت مورد پذیرش را میبینند، سعی میکنند در آن جهت حرکت کنند. البته این بستگی به ارزیابیها دارد. هر چقدر ارزیابیها دقیقتر و کیفی تر باشد، باعث میشود جهتگیری بهتر انجام شده و انگیزه بیشتر شود.
* به نقل از جشنواره بین المللی فارابی ویژه تحقیقات علوم انسانی و اسلامی
۹۳/۱۲/۱۵