اصطلاحات مدیریتی
این افراد، سرمایه مخاطره آمیز را مستقیماً در شرکت های جدید یا در حال رشدی که هیچ رابطه قبلی با آنها ندارند بکار می بندند. در برخی از کشورها، مثل آمریکا، فرشتگان بزرگترین منبع سرمایه های مخاطره آمیز برای کارآفرینان هستند.
Authority : حق صدور دستور، و اجرای آن به کمک پاداش یا تنبیه را، اختیار گویند. به عبارت دیگر بخشی از قدرت که از منصب های سازمانی ناشی می شود اختیار نامیده می شود.
Business Plan : عبارت است از یک طرح که آینده و توسعه یک کسب و کار را معین می کند و اغلب یک دوره چندساله را در بر می گیرد. یک طرح شغلی شامل تمام جزئیات یک کسب و کار می باشد. این جزئیات تمامی موارد مربوط به نوع شغل، بازاریابی، رقابت، عملیات راهبردی، پرسنل، امورمالی، سرمایه گذاری و … را شامل می شود. به عبارت دیگر یک طرح کسب و کار به عنوان شرح تفصیلی از اجرای کسب و کار مورد نظر بوده و راه های اصولی را در مسیر رشد یک کسب و کار قدم به قدم نشان می دهد . این طرح شامل چهار قسمت اصلی است :
توصیف شغل مورد نظر
بازاریابی
امور مالی
امور مدیریتی
Broker : شخصی یا موسسه ای که دیگران را برای بستن قرارداد گردهم می آورد . وی در برابر انجام این خدمت، حق دلالی دریافت می کند. دلالان درحوزه های اقتصادی گوناگون مانند خرید و فروش انواع کالاها، بیمه، بورس، زمین و مستغلات فعالیت دارند.
Management By Objective(MBO : در مدیریت مبتنی بر هدف به مشارکت افراد در تعیین هدف تاکید می شود.این تئور ابتدا توسط پیتر دراکر ارائه شد و هدف این بود که با استفاده از هدف های سازمانی موجبات انگیزش کارکنان را فراهم آورد.از آنجا که مدیران رده پایین تر سازمان دز تعیین هدف ها مشارکت می کنند ،باید گفتMBO در سازمان،مسیر پایین به بالا را می پیماید نه مسیر بالا به پایین.
Flexible Manufacturing Technology : تکنولوژی تولید منعطف تکنولوژی ای است که انواع مختلفی از قطعات را به وسیله یک ماشین (ماشین های یکسان) تولید می کند.در این تکنولوژی هر ماشین این قابلیت را دارد که طیف متنوعی از عملیات را انجام دهد.
Organizational life cycle : چرخه حیات سازمانی عبارت است از مراحل متوالی رشد و توسعه که سازمان از آنها عبور می کند.
چهار مرحله اصلی چرخه حیات سازمان عبارتند از :
1- تولد 2- رشد 3- افول 4- مرگ