موسسه لگاتوم گزارشی
را منتشر می کند که سعادتمندی کشورهای مختلف را بر اساس 8 معیار وتعداد بیشر زیرمعیاری
اندازه گیری می کند.
رتبه ایران در بین
کشورها از منظر سعادتمندی چیست؟ 106. ما همرده
ونزوئلا، هندوراس، کنیا و بورکنیافاسو هستیم!
روند ایران در شاخص
سعادتمندی چه بوده است؟ در طول این سال ها، در طول این هفت سال گذشته، عربستان 15 پله،
قرقیزستان 22 پله، اندونزی 16 پله بهبود داشته اند و ایران 13 پله سقوط!
آیا ما پسرفت کرده
ایم؟ ما پسرفت نکردهایم، بلکه درجا زده ایم. پیشرفت کرده ایم اما سرعت ما کم بوده
و عقب مانده ایم و سرعت پیشرفت دنیا بیش از ما بوده است.
وضعیت ما بر اساس
اعداد و ارقام چگونه است؟ نکته در این است که این یک روند ثابت و همیشگی است و وضعیت
ما در سال¬های گذشته تغییر اساسی نکرده است. روند سعادتمندی¬مان با وجود امکانات و
پتانسیل-هایمان و با وجود تجربه دولتهای متفاوت و گرایش¬های سیاسی متفاوت تغییر
نکرده است. تحلیل چهل ساله واحد تحقیقات ماهنامه اقتصاد ایران نشان میدهد شاخص سعادت
ما از سال 72 به بعد متوقف شده است و حول عدد 6 گیر کرده است، قبل از آن که تحریم نبوده
است. بنابراین در طول این سالها با وجود رفتن و آمدن دولتهای متفاوت، شاخص سعادتمندی
ما روی عدد 6 گیر کرده است
ریشه توقف سعادتمندی
ایرانیان چیست؟
به نظر من علت این
وضعیت «نظام کشورداری نامناسب» است.
نظام کشورداری مجموعه
ای از قواعد رسمی و غیررسمی است که شامل هنجارها، ساختارها، سازمان ها، سیستمها و
قوانین است که تعریف کننده، تنظیم کننده و تسهیل کننده روابط اجتماعی- اقتصادی بین
بازیگران شامل حاکمان و شهروندان است و بر تعاملات، تمایلات و اطلاعات بازیگران اثر
داشته و بر ظرفیت حاکمیت برای طراحی و جاری سازی سیاست ها و تولید و ارایه خدمات عمومی
تاثیر می گذارد.
بهترین تشبیه برای
نظام کشورداری ماشین است. مایکل شوماخر(قهرمان فرمول یک مسابقات رانندگی جهان) هم نمی
تواند با یک ماشین قدیمی، روغن کاری نشده، و چهار چرخ پنجر از این جا تا سر خیابان
برود. تغییر افراد (سیاست گذاران) تغییر محدود ایجاد خواهد کرد. رفتار بلندمدت را ساختار
رقم خواهد زد.
ü مجموعه
قوانین مادر کشور از جمله قانون محاسبات عمومی، قانون تجارت و ... کارها را قفل کرده
اند.
ü مجموعه
ساختارها و سازمان ها به گونه ای طراحی شده اند که هیچ کس نه پاسخگو است و نه انگیزه
مند تحول (مانند وجود بیش از 10 شورا فقط در حوزه اقتصاد یا بیش از 27 سازمان در حوزه
فرهنگ).
ü مجموعه
سیستم ها به گونه ای طراحی شده اند که اجازه نوآوری و حرکت های جهشی را نمی دهند مانند
نظام بودجه ریزی.
نظام کشورداری چگونه
مانند حلقه شوم توسعه عمل می کند؟
به خاطر نظام نامطلوب
کشورداری، ما دچار بحران می شویم (مثلا رکود، مثلا اختلاس 3 هزار میلیاردی)، به جای
آنکه اصلاح ساختار صورت گیرد (اصلاح نظام کشورداری)، به خاطر فشار رسانه ها و عموم
مردم، تغییر رفتار صورت می گیرد و این باعث تداوم و تعمیق نظام کشورداری نامطلوب است.
آیا راهی برای برون
رفت از این حلقه شوم وجود دارد:
بلی. با تغییر نگاه
از رفتار به ساختار و با اصلاح مولفه های اصلی نظام کشورداری از جمله
1- اصلاح نظام انتخابات با رویکرد تحزب واقعی
(پرورش و گماشتن سیاست مداران حرفه ای بر مصادر قانون گذاری و اجرا)
2- روزآمدسازی، ساده سازی و یکپارچه سازی قوانین
مادر
3- ایجاد پایگاه اطلاعاتی سراسری (اتصال اطلاعات
بیش از هزار سازمان و نهاد برای تمام اشخاص حقیقی و حقوقی)
4- پاداش دهی و بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد
تمام دستگاه های اجرایی
5- واگذاری فعالیت اقتصادی سازمان های عمومی
غیردولتی ضمن حفظ درآمد آنان (خصوصی سازی موج 2).
مجتبی لشکربلوکی-
معلم دانشگاه